تبلیغات
یک روز مردی در خیابان نیویورک قدم میزد و دید که سگی به جان دختر بچه ای افتاده ، مرد سریع به طرف دختر رفت و سگ را کشت بعد پلیس از راه رسید و به مرد گفت آفرین شما یک قهرمانید .
صبح روز بعد روزنامه ها چنین نوشتند : یک نیویورکی شجاع، جان دختر بچه ای را نجات داد!
مرد به دفتر روزنامه رفت و گفت من نیویورکی نیستم ، آن ها عذر خواهی کردند و مرد رفت . فردا روزنامه ها چنین نوشته بودند : یک آمریکایی شجاع جان دختر بچه ای رانجات داد .
مرد آمد و گفت ولی من که آمریکایی نیستم! آن ها از وی پرسیدند پس کجایی هستی ؟! مرد گفت که من ایرانی ام!
بعد،روزنامه نگار ها در روزنامه بعدی به خاطر اشتباهاتشان از مردم عذر خواهی کردند و چنین نوشتند :
یک مسلمان تند رو ، سگ بی گناه آمریکایی را کشت!!!
تعداد بازديد : 123
7 آذر 1395 ساعت: 4:58
نویسنده: Hacker M.T
نظرات()
می پسندم 0 نمی پسندم 0
صبح روز بعد روزنامه ها چنین نوشتند : یک نیویورکی شجاع، جان دختر بچه ای را نجات داد!
مرد به دفتر روزنامه رفت و گفت من نیویورکی نیستم ، آن ها عذر خواهی کردند و مرد رفت . فردا روزنامه ها چنین نوشته بودند : یک آمریکایی شجاع جان دختر بچه ای رانجات داد .
مرد آمد و گفت ولی من که آمریکایی نیستم! آن ها از وی پرسیدند پس کجایی هستی ؟! مرد گفت که من ایرانی ام!
بعد،روزنامه نگار ها در روزنامه بعدی به خاطر اشتباهاتشان از مردم عذر خواهی کردند و چنین نوشتند :
یک مسلمان تند رو ، سگ بی گناه آمریکایی را کشت!!!
#طنز
داستان کوتاه
تعداد بازديد : 123
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب