تعداد بازديد : 167
۱حمیدرضارضوانی
۲محمدرضاعبدلی
۳نوید عبدالهی
۴حسن رحیمی
۵امیرحسین گنج خانلو
۶نازنین
۷شادی
۸نگار
۹پریا
۸سروش
۹علی رضا زنگنه
۱۰رامین
۱۱سهیل
۱۲ابولفضل قدیری
۱۳میثم اقای گل
وخودم سینا علیپور معماری زاده هستم
ومسعود قاسمی دوست گرامی
تعداد بازديد : 133
از معلم زبان فارسي پرسيدم عشق چيست؟؟ گفت عشق اسم است(نکره ناشناس)
از معلم ديني پرسيدم عشق چيست؟؟ گفت حرام است
از معلم زبان انگليسي پرسيدم عشق چيست؟؟ گفت همان love است
از معلم هندسه پرسيدم عشق چيست؟؟ گفت پاره خطيست مماس بر قلب عاشق
از معلم جبر و احتمال پرسيدم عشق چيست؟؟ گفت محاسبه ايست که احتمال آن کم است
از معلم جغرافيا پرسيدم عشق چيست؟؟ گفت مواد مذابيست زير پوسته قلب
از معلم تاريخ پرسيدم عشق چيست؟؟ گفت سقوط سلسله قلب
از معلم شيمي پرسيدم عشق چيست؟؟ گفت تقطير جز به جز قلب
از معلم فيزيک پرسيدم عشق چيست؟؟ گفت جاذبه ايست که در ميدان قلب بوجود مي آيد
از معلم زيست پرسيدم عشق چيست؟؟ گفت حالتي است که در قلب نزديک سرخرگ بعد از ديدن يار بوجود مي آيد
از معاون پرسيدم عشق چيست ؟؟ گفت يادم بنداز اين لغت را در انظباطت ذکر کنم
از مدير پرسيدم عشق چيست؟؟ گفت اخراجي اين است عشق !!!
حالاتوبگوعشق چيه منتظرتون هستم عشقرومعني کنيد
تعداد بازديد : 126
gmasoud14.blogfa.com
gmasoud14.blogpa.in
دوستان عزیز به سایتkarajsky.irبروید و لذت ببرید مثل فیس بوک است و حتماً هم عضو شوید.
وبلاگ جدیدی آمده که مثل بلاگفا است ولی با قابلیت های بهتر حتماً در آن جا عضو شویدwww.blogpa.in
تعداد بازديد : 134
طنز:
یاد بگیرید!! ای کسانی که مخ زن نیستید!!؟
مخ زني از ديروز تا امروز !
*مخ زنی در عصر حجر
در این عصر چون هم زن و هم مرد زبون همدیگه رو نمی فهمیدن(چون هنوز زبان اختراع نشده بود) کار مردا سخت تر بود.چون دیگه نمیشد با صحبت کردن و عزیزم ساعت چنده و ببخشید مستقیم کدوم طرفه و .... مخ طرف رو بزنن. پس باید با استفاده از ظاهر و عملیات محیرالعقول این کار رو می کردن.از جمله روش های مخ زنی این دوره عبارت بودند از:
* داشتن گرز بزرگ تر و و محکم تر (مثل امروز که هر ﮐس ماشینش شیکتر و با کلاس تر باشد ....................................!)
*داشتن پشم و پیلی بیشتر در ناحیه سر و صورت و کلاً در همه جای بدن!
*داشتن غار بزرگ تر
*داشتن لباس!(که این یکی رو فقط مردهای مرفه و بی درد اون دوره داشتند)
*هدف از مخ زنی:
بر اساس نقاشی های به دست آمده از روی غار ها انجام این عملیات احتمالاً هیچ هدفی رو دنبال نمی کرده .
*دوره هخامنشی
در این عصر رن و مرد زبون همدیگه رو می فهمیدند ولی هنوز ساعت مچی اختراع نشده بود که بشه با گفتن جمله عزیزم ساعت چنده مخ یه دختر خانوم رو بزنی! و اصولاً زن های این دوره دو دسته بودند یکی زن های اشراف زاده و درباری بودند که کافی بود یه تیکه ناقابل بشون بندازی تا حسابت با کرام الکاتبین و شخص داریوش و کورش کبیر باشه و دسته دیگه زن های رعیت بودند که تنها کاری که بلد بودند آشپزی و آوردن آب از چاه بود!برای همین در این دوران برای اینکه بتونی یه زن خوب برای خودت پیدا کنی باید اول کلی زحمت می کشیدی و روش های شمشیر زنی و .. رو یاد می گرفتی.بعد میرفتی توی جنگ شرکت می کردی.بعد اگه احیاناً زنده می موندی میتونستی یکی از زن های دشمن رو واسه خودت به غنیمت ببری!پس می بینیم که باز هم لی رغم اینکه انسان بسیار پیشرفت کرده بود(نسبت به عصر حجر) اما بازم مخ زنی یکی از کار های شاق بود!اما برای زدن مخ زنان درباری باید ویژگی های زیر رو مد نظر قرار میدادند:
*حداقل یکی از اجداد پدری و مادری باید یه ربطی به دربار داشته باشه تا مثلاً خون پادشاهان در رگ اون مرد جاری باشه(به اصطلاح امروزی آقازاده باشه!!!)
*داشتن شمشیر از جنس طلا و سپر از جنس نقره و نیزه از جنس برنج (رجوع شود به شرایط گرز در عصر حجر)
*داشتن ریش بلند (رجوع شود به شرایط پشم! در عصر حجر)
*هدف از مخ زنی:
بر اساس کتیبه های به جا مانده از تخت جمشید هدف از مخ زنی داشتن نوکران و کنیزان زیاد بوده و هیچ گونه ارزش دیگری نداشته.
*دوره قاجار:
در این دوره یه پادشاهی بوده به اسم آقا (البته نمی دونم رو چه حسابی بهش آقا می گفتن) محمد خان قاجار که همه میدونیم چه مرگش بوده! آره دیگه خلاصه به خاطر این بلای خانمان سوزی که این جناب بش دچار شده بودند(و ایشالله خدا نصیب هیچ مردی نکنه) یه کمی زیادی عقده ای شده بودند و به همین دلیل از بیخ و بن با این مسئله مخالف بود و هر کسی که این کارو می کرد چشماش رو در می آورد تا عبرت بقیه بشه!و کلاً این عملیات قدغن و غیر قانونی بوده. به همین دلیل در اون زمان به دلیل این محدودیت فوق العاده ، روش مخ زنی زیاد پیشرفتی نکرد و به دلیل زیر زمینی بودن! اطلاعات دقیقی از چگونگی انجام آن در دست نیست.
*هدف از مخ زنی:
به نطر می رسه با این اوضاعی که آقا مملی خان درست کرده بود هدف از این کار فقط داشتن پسر جهت ادامه شغل پدر بوده.
*دوره پهلوی:
در این دوره مردم یه کمی زیادی سیاسی فکر می کردند و اصولاً زیاد توجهی به مقوله مخ و این حرفا نداشتند و به عبارتی مخ آزاد تشریف داشتن به غیر چند نفر که به ترتیب اولویت و رتبه در امر مخ زنی در زیر مشاهده می کنید:
۱- شهرام شب پره(********): این بابا آخر این کار بود یه چیزهایی تو مایه های خدای مخ زنی رم باستان و پدر مخ زنی ایران. شهرام باب جدیدی رو در این عرصه باز کرد که هنوز هم از سبک ایشون در حل مسائل پیچیده و بغرنج مخ زنی استفاده می شه و اسم سبکش هم شب پره ایسمه.( ایول شهرام جون)
۲- فرزان دلجو(*******): هر چند همیشه پشت در بسته بود و همش تیرش به سنگ می خورد و دختری رو که برای این کار انتخاب می کرد بر خلاف تصورش فقیر و بی چیز بود اما توی این کار به استادش(شهرام شب پره) رفته بود.(رجوع شود به آرشیو فیلمهای فارسی اون دوره).
۳- ابی(******): ابی رو هم که همه می شناسین این آقا ثابت کرد که فقط آقای صدای ایران نیست و توی کارهای دیگه هم استعداد داره به خصوص در امر مخ زنی.
۴- زنده یاد تقی ظهوری(*****): که البته عمری رو توی سازمان تحقیقات و پژوهشهای مخ زنی ایران، صرف تحقیق و برسی راهها و عوامل بنیادی و موثر در مخ زنی کرد.
5-زنده یاد فردین(****): چهره دوست داشتنی و یکی از شخصیتهای شاخص در مخ زنی و دارنده جوایز متعدد از جشنواره های مخ زنی ایران.
6- بهروز وثوق(***): شاید اگر بیشتر وقتش رو صرف کار کردن روی مخ بانوی آواز ایران(گوگوش) که به این سادگی ها کوتاه نمی اومد نمی کرد الان در رده بای لیست بود، ولی خوب چه می شه کرد کله شق بود دیگه!!!
7- رضا بیگ ماوردی(**): که سبک خشنی توی این ضمینه داشت و سعی می کرد با دعوا و درگیری و بهم ریختن کافه ها و کاباره ها و به اصطلاح نشون دادن زور بازو در این عرصه فعالیت کنه که البته در نوع خودش جالب و کار آمد بود.
8- سعید کنگرانی: این بابا تازه داشت نبوق و استعدادش رو تو این ضمینه نشون میداد که یهو زد و انقلاب شد و میشه گفت اینجا رو بد شانسی اورد و بد شانس ترین مخ زن ایران نام گرفت.
البته اشخاص محدود دیگه ای هم مثل ایرج قادری و ناصر ملک مطیعی بودن که تو این مقوله فعالیت کردن اما این 8 نفر سرآمد اونها بودند.
خلاصه در این دوران هم عملیات مخ زنی چندان پیشرفتی نداشت . اما خوب بر اساس نسخه های به جا مانده از فیلم های فارسی آن دوران چند تا کار سخت برای مخ زدن باید انجام میشده که عبارت بودند از:
*فقیر بودن و بی خانمان بودن پسر!(جهت زدن مخ دختران مرفه و بی درد این امر بسیار لازم بوده است، رجوع شود به قسمت فرزان دلجو)
*داشتن زور زیاد و توانایی کتک زدن چند نفر به طور همزمان بود( رجوع شود به قسمت آقا رضا)
*کشیدن سختی های بسیار در دوران کوردکی.
*داشتن شلوار دمپا گشاد و کت چهار خانه و ریش مدل داریوشی
*توانایی خواندن آهنگ سلطان قلب ها به صدای بلند!
*داشتن ویژگی مردانه در حد دعوت شدن به تیم ملی!
*هدف از مخ زنی:
رسیدن به پول و مال پدر پولدار دختر و داشتن زندگی راحت و مرفه.
*دوره انقلاب تا چند سال پیش:
در این دوره روش های مخ زنی تغییری اساسی کرد و به نام خواستگاری تغییر نام داد.یک آقا پسر گل باقالی با یک دسته گل و یه جعبه شیرنی همراه مادر و پدر به خانه دختر مورد نظر رفته و بعد از انجام کار های اداری لازم! از قبیل تعیین مهریه و شیر بها و .... دختر و پسر به صورت رسمی دوست دختر و دوست پسر می شدند که بهش زن و شوهر می گفتند!لازم به ذکر است که در انتهای این دوره نقش تکنولوژی در مخ زنی نمایان شد و سوال حیاتی و سرنوشت ساز عزیزم ساعت چنده توسط یکی از پیشگامان عرصه مخ و مخ زنی اختراع گشت.
و اما ویژگی های لازم برای مخ زدنی در این دوره :
* سر به زیر بودن آقا پسر(که واقعاً خیلی شرط سختی بوده)
*داشتن سابقه زندان(حداقل 6 ماه) در رژیم شاه
*داشتن سیبیل جهت نمایش مردانگی
*هدف از مخ زنی:
تشکیل خانواده و داشتن ارتش 20 میلیونی.
*دوره امروز:
به گواهی تاریخ در هیچ دوره ای به اندازه امروز مخ زدنی سخت تر نبوده!
ویژگی های اساسی جهت مخ زدنی:
*داشتن ماشین و موبایل و سایر وسایل مدرن که نشان دهنده احترام به تکنولوژی می باشد!
*تسلط به زبان انگلیسی جهت گفتن عبارات ok عزیزم- چشم momi و Dady و Ilove you و جملاتی از این قبیل.
*آشنایی به اینترنت و یاهو مسنجر!
*نداشتن سیبیل و ریش و به طور کلی تمام ویژگی های دوره های قبلی
* به روز بودن (Up to date) در زمینه SMS های جدید!
و هزاران مورد دیگر که شما بهتر از من می دونین!
*هدف از مخ زنی:
پر کردن اوقات فراغت و انجام راهکاری جهت حل معضل ازدواج!!!
تعداد بازديد : 177
شرط اول باید دختری که میخواهد یک پسر را مخ کند اول از علایق او خبر دارشود
مثلا پسر از رنگ قرمز خوشش میاد اون رنگی لباس بپوشد
حالا بریم سر مخ کردن
خوب پسر های کرج پایین شهر
به نظر من انها لیاقت دوستی ندارن
چون بی جنبه هستن ولی حالا میگم نقطه ی ضعفشون چیه
اونا خیلی سریع خر میشن فقط کافی برین جلشون وشماره بدین
پسر های وسط شهر
به نظر من بهتری انتخاب هستن
اونا زیاد به دخترا اهمیت نمیدن
ولی مخ کردنشون کار اسونیه تجربه اینو میگه من خودم جزو اونا هستم
۱-باید شلوار تنگ وابی پرنگ بپوشید
۲-موهاتون رو مدل بدین
۳-لباس رنگ ووارنگ نپوشید چون اونها خوششون نمیاد
بیشتر از رنگ قرمز ابی قهوای خششون میاد
۴-با اونا زیاد گرم نگیرید چون پسرانی بسیار باهوش هستن ودرجاتشخیص میدن شما دوسشون دارین
خوب حالا میریم سر مخ کردن
میروید سر خیابون میاستید
بد خیلی ناراحت خودتونو نشون بدید
وقتی شخص مورد نظر امد بهش میگید من گم شدم
بعد شماره ی خودتونو به جای خواهرتون بهش میدین ومیگین ببخشید اگر میشه به این شماره زنگ بزنید اون پسر زنگ میزنه وگوشی شما زنگ میخوره
شما خیلی ریلکس موبایلتون رو از جیبتون درمیارین واسم طرف رو میپرسین
یک بار که خیلی باحال بود رفته بودم کلاس زبان
بعد از تمام شدن کلاس داشتم می رفتم خانه که یکی از همکلاسی های دخترکلاس زبانم
گفت ببخشید من درسم خیلی ضعیف میشه شمارتون بدین
حالا بریم سر مخ زدن پسران بالا شهر
شما اصلا فکر اونا رو نکنین چون قبلا مخشون زده شده
نظر یادتون نره
تعداد بازديد : 158
صبحگاه:فرمانده: پس این سربازهها (بجای واژه سرباز برای خانمها باید بگوییم سربازه !) کجان؟
معاون: قربان همه تا صبح بیدار بودن داشتن غیبت میکردن
ساعت 10 صبح همه بیدار میشوند...
سلام سارا جان
سلام نازنین، صبحت بخیر
عزیزم صبح قشنگ تو هم بخیر
سلام نرگس
سلام معصومه جان
ماندانا جون، وای از خواب بیدار میشی چه ناز میشی...
صبحانه:
وا... آقای فرمانده، عسل ندارید؟
چرا کره بو میده؟
بچهها، من این نون رو نمیتونم بخورم، دلم نفع میکنه
آقای فرمانده، پنیر کاله نداری؟ من واسه پوستم باید پنیر کاله بخورم
بعد از صبحانه، نرمش صبحگاه (دیگه تقریبا شده ظهرگاه)
فرمانده: همه سینه خیز، دور پادگان. باید جریمه امروز صبح رو بدید
وا نه، لباسامون خاکی میشه ...
آره، تازه پاره هم میشه ...
وای وای خاک میره تو دهنمون ...
من پسر خواهرم انگلیسه میگه اونجا ...
ناهار
این چیه؟ شوره
تازه، ادویه هم کم داره
فکر کنم سبزی اش نپخته باشه
من که نمیخورم، دل درد میگیرم
من هم همینطور چون جوش میزنم
فرمانده: پس بفرمایید خودتون آشپزی کنید!
بله؟ مگه ما اینجا آشپزیم؟ مگه ما کلفتیم؟
برو خودت غذا درست کن
والا، من توخونه واسه شوهرم غذا درست نمیکنم، حالا واسه تو ...
چون کسی گرسنه نبود و همه تازه صبحانه خورده بودند، کسی ناهار نخورد
بعد از ناهارفرمانده: کجان اینا؟
معاون: رفتن حمام
فرمانده با لگد درب حمام را باز میکنید و داد میکشد، اما صدای داد او در میان جیغ سربازهها گم میشود...
هوووو.... بی شعور
مگه خودت خواهر مادر نداری...
بی آبرو گمشو بیرون...
وای نامحرم...
کثافت حمال...
(کل خانم ها به فرمانده فحش میدهند اما او همچنان با لبخندی بر لب و چشمانی گشاده ایستاده است!)
بعد از ظهر
فرمانده: چیه؟ چرا همه نشستید؟
یه دقیقه اجازه بده، خب فریبا جان تو چی میخوری؟
جوجه بدون برنج
رژیمی عزیزم؟
آره، راستی ماست موسیر هم اگه داره بده میخوام شب ماسک بزنم.
شب در آسایشگاه
یک خانم بدو بدو میاد پیش فرمانده و ناز و عشوه میگه: جناب فرمانده، از دست ما ناراحتین؟
فرمانده: بله بسیار زیاد!
خب حالا واسه اینکه دوباره دوست بشیم بیایید تو آسایشگاه داره سریال فرار از زندان رو نشون میده، همه با هم ببینیم
فرمانده: برید بخوابید!! الان وقت خوابه!!
فرمانده میره تو آسایشگاه:
وا...عجب بی شعوری هستی ها، در بزن بعد بیا تو
راست میگه دیگه، یه یااللهی چیزی بگو
فرمانده: بلندشید برید بخوابید!
همه غرغر کنان رفتند جز 2 نفر که روبرو هم نشسته اند
فرمانده: ببینم چیکار میکنید؟
واستا ناخونای پای مهشید جون لاکش تموم بشه بعد میریم.
آره فری جون؛ صبر کن این یکی پام مونده
فرمانده: به من میگی فری؟؟ سرباز! بندازش انفرادی.
سرباز: آخه گناه داره، طفلکی
مهشید: ما اومدیم سربازی یا زندان! عجبا!
شوهرش اون رو به فرودگاه می رسونه و واسش آرزوی می کنه که سفر خوبی داشته باشه…
زن جواب میده ممنون عزیزم ، حالا سوغاتی چی دوست داری واست بیارم؟
مرد می خنده و میگه : “یه دختر ایتالیایی”
زن هیچی نمیگه و سوار هواپیما میشه و میره …
دو هفته بعد وقتی که زن از مسافرت برمی گرده ،
مرد توی فرودگاه میره استقبالش و بهش میگه : خب عزیزم مسافرت خوش گذشت؟
زن : ممنون ، عالی بود!
مرد می پرسه : خب سوغاتی من چی شد؟
زن : کدوم سوغاتی؟
مرد : همونی که ازت خواسته بودم… دختر ایتالیایی!!
زن جواب میده: آهان! اون رو میگی؟ راستش من هر کاری که از دستم بر می آمد انجام دادم!
حالا باید ۹ ماه صبر کنم تا ببینم پسر میشه یا دختر؟
نتیجه گیری مهم این داستان :
هیچ وقت سعی نکن که یک زن رو تحریک کنی! اون ها به طرز وحشتناکی باهوش هستند!!!
تعداد بازديد : 128
سلام عليک به همه شما دوستان عزيز خودم !
دوست داشتم زودتر از اينها خدمت برسم که متاسفانه نتونستم دور ويرايش سايت اصلی هستم ببخشيد !
خب امروز واسه آقا پسرا ميخوام مطلب بنويسم ! يه سوژه توپ ....!
آموزش مخ زدن در ۱۰ دقيقه !
جالب نه ؟ حتماٌ خيلی دوست داری زود شروع کنم ؟! باشه ..بريم سر اصل مطلب !
مخ زدن دخترها در ۱۰ دقيقه (مخصوص آقا پسرها)
روش اول : اين روش مخصوص پسرای بی کلاس و به قول معروف جواد است !
اول میپری يه خانوم که به تریپت بخوره پيدا ميکنی ! مثل آدم ميری دنبالش به فاصله ۱ متری از دختره که رسيدی بدون اينکه بخوای مثل هميشه جواد بازی در بياری با کمال احترام ميگی ..آبجی سام عليک ! به جون آقام غلام من مزاحم نيسم ! جواد موادم نيسم فقط يه سوال خدمتتون داشتم ! آبجی تا حالا عاشق شدی ؟ بعد بايد صبر کنی ببينی دختره چی ميگه ....
۱-اگه ساکت موند و هيچی نگفت ...يعنی ۵۰ - ۵۰. هول نميکنی ميگی آبجی پس مبارک ! سکوت علامت رضاست و .... باقيش با خودت ! (آدم باشی ها )
۲-اگه گفت برو گمشو و هزار تا فحش ديگه داد ..نترسی تو هم جواد بازی نکنی٬ داد و بيداد راه بندازی تو خيابون برای يه بار جواد بازی رو ميذاری کنار ميگی آبجی تو بگو بمير من ميميرم ! اما خدايش بگو عاشق شدی يا نه ؟ اگه هر جواب ديگه ای داد ادامه آموزش رو بخون !
۳-اگه گفت آره تو هم بدون اين که خر بازی کنی ميگی ..به به از همون دور که ديدمت ميدونستم عاشقم شدی ...مبارکه ..بگير اين تلفنمه .. ۲۲۲۳۳۲۲ و ...
۴-اگه گفت نه ... بايد بگی آبجی مگه ممکنه آقا پسری به اين تریپی مثل من رو ببينی با اين موهای بکسی٬ شلوار دمپام٬ سيگار کنت ٬ تازه موتور سيکلت تلاش هم دارم همچين واست يه پا رو زين ميرم حال کنی و ... خلاصه همينارو بگو يارو دلش به حالت بسوزه (ای بدبخت من که چشم به تو آب نمی خوره ) و باهات رفيق شه ....
روش دوم : اين روش مخصوص پسرهای مايه دار٬خوشکل٬خوشتیپ٬ و جيگراست !
برای اين عده پسرا هيچ روشی لازم نيست فقط کافيه انتخاب کنی ! دختره با سر مياد باهات دوست ميشه ! فقط کافی بفهمه چه خری هستی ! حـــــــال کنيد!
روش سوم : اين روش مخصوص بروبکسی هست که خوراکشون پاتوق انداختن تو کافی شاپ و پارک و رستوران هاست !
خوب گوش کن اگه آدم باشی خيلی راحت مثل آب بلند ميکنی !
ميری تو يه کافی شاپ با کلاس و خوب بالا شهر ! مثلاٌ سان سيتی تو اهواز .. يا کافی شاپ های توی برج سفيد پاسداران تهران ...خلاصه مکانش ديگه با خودت ! وقتی رفتی تو کافی شاپ چشماتو خوب وا ميکنی ميگردی يه ميزی رو پيدا ميکنی که چند تا دختر ٬ یا يکی ٬ حالا هرچی بيشتر بهتر ٬ دخترا وقتی با دوستاشون ميرن بيرون سريعتر ميان پائين ! اين تجربه است !....
* نکته مهم : حتماٌ ميزی که نشستن صندلی خالی نداشته باشه! (ميفهمی چرا)
ميری نزديک مثل آدم خودتو صاف و صوف ميکنی ! ميگی ! سلام به خدمت شما خانومای عزيز و خوشکل ! (خودتو نگه داری زود اينجوری نشی--> ) بعد تو ادامه حرفهات ميگی خانومای عزيز و محترم ! با اجازه ٬و اگه اجازه ميديد بشينم روی اين صندلی خالی که کنار شماست !!!!
مطمئناٌ دخترا جواب ميدن آقا خوشتیپه(زرشک)صندلی کجا بود٬ مگه کوری ؟ تو هم بدون اينکه هول شی مثل آدم ٬ در حالی که يه صندلی خاليه مال يه ميز ديگرو ور می داری و ميذاری جفتشون ميگی منظور من اين صندلی بود که الان گذاشتم اينجا !
بهت قول ميدم اونا کلی حال ميکنن ! اينو تجربه ثابت کرده خلاصه ميشينی و از تجربيات بالا و بعدی که ياد گرفتی و ميگيری استفاده ميکنی و تموم ! حالا شما نشستی رو ميز جفت چند تا دختر خانوم جيگر و مامانی ! حــــــــــــال کن (البته اگه آدم باشی) ....
خب فعلاٌ اين ۳ تا روش رو خوب تمرين کنيد تا دفعه بعد ادامشو واستون بنويسم !
خسته شدم خسته نباشم
آدم باش ....فعلاٌ .....بای
تعداد بازديد : 195
توجه:اين مقاله صرفاً يک مقاله آموزشي است و هدف آن به هيچ وجه خنداندن شما نمي باشد!!!در ضمن در اين مقاله سعي شده است که به همه اقوام و قبائل توجه شود و همه را به زير سوال ببريم اگر احياناً قشر خاصي فراموش شده است پوزش مي طلبيم.
سلام .از اونجايي که تازگيا هر کس با مامانش دعوا مي کنه سريع ميره سر خيابون واي ميسه و به خواهر و مادر شرعي ما تيکه ميندازه من امروز تصميم گرفتم يک ميل بزنم در مورد چگونگي مخ زدن دختران مسلمان و غير مسلمان ايراني بدون اينکه اين وسط حقي خورده بشه و يا شيشه اي شکسته بشه و ...
اولين قدم جهت مخ زدن يک همشيره انتخاب سوژه ميباشد.يعني بايد بفهمي کدوم دختر پا ميده و کدوم پا نميده ! که تشخيص اين امر خيلي ساده است. فقط نيازمند کمي وقت و بيکاري است.يعني شما ميريد سر خيابون وايميسيد و به دقت خواهران شرعي خودتون رو زير نظر ميگيريد و اونايي که رفتارشون به شرح زير مي باشد بلا نسبت مثل سگ پا ميدن!!!
1-اونايي که تا يه پسر مي بينن سريع مثل مگس زل ميزنن تو چشماي طرف!
2-اونايي که دبيرستاني هستند و در مقطع اول و دوم دبيرستان درس مي خونند!
3-اونايي که خيلي تابلو رفتار مي کنن و سرشون با گوششون بازي ميکنه!
4-اونايي که تو خيابون حتي با ديدن ويترين بقالي وايميسن و پفک و چيپس ها رو ديد مي زنن!
5- اونايي که خيلي زشت هستند و سال به سال نخ اصلاح و اپي ليدي مصرف نمي کنن!
بتون قول ميدم که اينگونه دختر ها حتي اگر يه تيکه جواتي هم بشون بندازين سريع پا ميدن و ميان آويزون شما ميشن!
اما از اونجايي که ميدونم همه پسرا عادت دارن لقمه گنده تر از دهنشون بر دارند - حتي اگر قيافه اونها يه چيزي تو مايه هاي دمت گرم باشه – و به دنبال دختراي فشن و با کلاس هستند , پس من سر همين موضوع تمرکز مي کنم و بتون ميگم که چيکار کنيد اما ابتدا به شيوه تبليغ هاي تلويزيوني با چند تا سوال شروع ميکنم:
آيا شما تازه به شهر آمده ايد ؟
آيا شما جوات هستيد؟
آيا شما قيافه اي فاجعه آميز داريد؟
آيا صورت شما طي عمليات شهادت طلبانه اي در جنگ جهاني دوم مورد اصابت خمپاره قرار گرفته است؟(يه چيزي تو مايه هاي همون فاجعه آميز)
آيا شما لهجه داريد؟
آيا شما به دنبال يک دختر کلاس بالا مي گرديد؟
آيا شما دنبال دختري با شلوار برمودا هستيد؟
و بالاخره آيا شما به دنبال زيدي هستيد که زمين تا آسمان از نظر تيپ و مايه و قيافه با توي در به در تفاوت داشته باشد؟
اگر جواب همه سوال هاي بالا بلي يا آره يا Yes هستند لازم است به شما بگويم که هرگز نگران نباشيد .چون ما در گروه مارشال مدرن اين نياز شما را کاملاً برطرف ميکنيم!
شما با داشتن تنها چند بليط اتوبوس مي توانيد به خواسته خود برسيد!بله درست حدس زديد! کافيه چند تا بليط اتوبوس داشته باشيد تا از سل سبيل و يا نظام آباد خودتون را به جردن-فرشته-فرمانيه-تجريش-ونک و ... برسانيد و بقيه اش با من!
قبل از اينکه چگونگي مخ زدن رو بتون ياد بدم ابتدا آماري از پا دادن دختراي بالا شهر بگم:
1-دختراي که پاتوقشون مير داماد- جردن و فرشته مي باشد فقط به ماشين دار ها پا ميدن و اگر شما ماشين نداريد يا ماشينتون کمتر از15 ميليون هست نيازي نيست وقتتون رو تلف کنيد و به چنين مکان هايي بريد و بهتره که به همون آريا شهر و جنت آباد بسنده کنيد!
2-دخترايي که پاتوقشون تجريش – فرمانيه- نياوران و اون بالا ما لا ها(به غير از قيطريه) مي باشد حتي با ماشين 15 ميليوني هم نميشه مخشون رو زد چون اين دخترا قبلاً مخشون زده شده (توسط بچه محل هاشون) و جنس بي صاحاب در چنين مکان هايي پيدا نميشه!
تبصره: دختراي قيطريه همشون شبا توي چت روم ها پلاس هستند پس بدون دردسر ميتونيد تورشون کنيد!
3-دخترايي که پاتوقشون شهرک غرب هست خودشون ماشين دارند و بنا براين مخشون زدني نيست (نکته:90 درصد دختر ها اصولاً به اين دليل پا ميدن که يه احمقي بياد با ماشن ببردشون کافي شاپ و پاساژ الهيه و بعدشم برسوندشون خونه!پس اگر طرف خودش ماشين داشته باشه ديگه عمراً پا بده مگر در مواردي خاص!)
4-دختراي پاسداران و گيشا حتي به راننده تاکس هم پا ميدن پس اين دو نقطه بهترين مکان براي تور کردن داف مي باشد!
5-دختراي آريا شهر هم که ماشالا خودشون پسر تور ميکنن!
6- دختراي جنت آباد هم که ديگه نيازي به توضيح من نيست!!!!
7-از آريا شهر به پايين هم دخترا دو دسته ميشن:دسته اول اونايي که که در بالا 5 تا از ويژگي هاشون رو گفتم و اين دسته حتي با جدول کنار خيابون هم طرح دوستي ميريزند و دسته دوم که به دليل داشتن چند تا برادر قلچماق اصلاً کسي طرفشون نميره....
اما نحوه مخ زدن:
الف: مخ زدن دختراي بالا شهري:
وسايل مورد نياز:يک جفت صندل سفيدDarki –شلوار مدل بوسيني ,Buddyو يا هر شلواري که بشه دمپاش رو بالا زد-يک تيشرت خط دار حلقه اي (ترجيحاً آبي کمرنگ يا مشکي)- ترجيحاً موي بلند – ريش عجيب و غريب- چشماي هيز و کشيده –ماشين بالاي 15 ميليون و همچنين مقداري زبان به اندازه کافي! (يه چيزي تو مايه هاي خودم!)
روش مخ زدن: ديگه مخ زدن با گفتن واژه هايي مثل:خانوم ببخشيد ساعت چنده؟ - ميشه وقتتون رو بگيرم؟ - جيگرتو بخورم و ... کاربردي نداره بايد و بايد به جاش کار هاي زير رو انجام بديد:
1- به بالاي شهر رفته و جولوي يکي از مراکز تجاري مقاديري با ماشين خود به متر کردن خيابون ها مي پردازيد.2-سوژه مورد نظر را شناسايي ميکنيد 3- با ماشين خود جولوي پاي سوژه توقف نموده و از ماشين پياده ميشويد(ضبط ماشين روشن باشد). 4- وقتي از ماشين پياده شديد در ماشين رو باز گذاشته و بدون اينکه حتي نيم نگاهي به سوژه بيندازيد وارد مرکز تجاري ميشويد .5-سپس از مرکز تجاري خارج ميشويد و به سمت ماشين خود مي آييد .(بتون قول ميدم سوژه همچنان کنار ماشين شما ايستاده است)6-سوار ماشين مي شويد و اصلا به سوژه توجه نميکنيد.7- با ماشين چند متر به جلو ميرويد اما دنده عقب مي کنيد و به سمت سوژه مي آييد و به او مي گوييد:سلام.بيا بالا .شرمنده که منتظرت گذاشتم .آخه کار داشتم.حالا بشين بريم!
تبريک ميگم شما مخ يه دختر بالا شهري رو زديد!
ب-دختراي وسط شهر :
وسايل مورد نياز:همه چيز هاي بالا به غير از ماشين بالاي 15 ميليوني.(پرايد و 206 براي چنين مواردي مناسبه.مواظب باشيد که ماشينتون کلاسش از 206 بيشتر نباشه چون دختره در اين مواقع احساس سرخوردگي و تضاد طبقاتي شديد ميکنه و عمراً بتون پا بده!)
روش مخ زدن:1-با ماشين خيلي آروم در کنار خيابون حرکت ميکنيد و هر دختري که ديديد جولوش ترمز ميکنيد و بش ميگيد : سلام. سوار شو بريم با هم يه دور بزنيم)اتول ميزنيد)
تبصره:87 درصد دختر ها در اين هنگام سوار ماشين نميشن اما شما نا اميد نشيد و بازم به طرف گير بديد و بتون اطمينان ميدم که طرف در بار سوم سوار ماشين ميشه.
ج.دختراي پايين شهر:
وسايل مورد نياز:چيز خاصي مورد نياز نيست فقط کافيه مقداري روغن و واکس مو از سرتون چکه کنه و ترجيحاً صورتتون پر از جاي چاقو باشه.چون دختراي اين قسمت شهر به کسي پا ميدن که يه نمه تو مايه هاي فردين باشه!
روش مخ زدن:پس از اطمينان از اينکه سوژه مورد نظر برادر يا پسر خاله يا پسر عمو و اينا نداره ميريد به سمتش و بش ميگيد:آبجي يه غلام لوتي نمي خواي؟!
تبريک ميگم شما تونستي يه زيد واسه خودتون رديف کنيد!از همين الان دارم هفته بعد رو مجسم ميکنم که يه پيکان جوانان گوجه اي زير پا و زيد بغل و جاده شمال!!!
اگر به مشکلي برخورديدبا من تماس بگيريد:sinaalipoor50@yahoo.com
دوستاي عزيز يه لطف هم بکنند و به هيچ وجه پي ام ندن و فقط ميل بزنند
در ضمن خانوماي عزيز که بشون بر ميخوره لطف کنن اول برن با بي اف هاشون به هم بزنن بعد بيان اينجا به من فحش بدن که شخصيت دختر ها رو زير سوال بردم!
تعداد بازديد : 209
می دونین چرا ۲ خط موازی هیچ وقت به هم نرسیدند؟
دو خط موازی زاییده شده اند پسرکی در کلاس درس
آنها را روی کاغذ کشید آن وقت دو خط موازی چشمانشان به هم افتاد و در همان
یک نگاه قلبشان تپید و مهر یکدیگر را در سینه جای دادند خط اولی نگاه
پرمعنا به خط دومی کرد و گفت : ما می توانیم زندگی خوبی داشته باشیم ....
خط دومی از هیجان لرزید خط اولی : .... و خانه ای داشته باشیم در یک صفحه
دنج کاغذ . من روزها کار می کنم . می توانم خط کنار جاده ای متروک شوم ...
یا خط کنار یک نردبان خط دومی گفت : من هم می توانم خط کنار گلدان چهارگوش
گل سرخ شوم . یا خط کنار یک نیمکت خالی در یک پارک کوچک و خلوت ! چه شغل
شاعرانه ای .... !
در همین لحظه معلم فریاد زد : « دو خط موازی هیچ وقت به هم نمی رسند و بچه ها تکرار کردند . »
و این طوری شد که این ۲ خط تا وقتی جهان به پاست به هم نمی رسند چون از اول یکی به ان ها گفت شما به هم نمی رسید پس ان دو هم تلاشی برای رسیدن به هم نکردن
تعداد بازديد : 123